• L’OSPITE È COME IL PESCE DOPO TRE GIORNI PUZZA میهمان مثل ماهی است که بعد از سه روز بو می دهد
 
 

 

تنوع اثار

يكي از ويزكي هاي مهم ترجمه هاي ادبي در اين دوره تنوع ترجمه هاست به طوري كه ترجمه ها نشان مي دهند هم اثار مهم در ميان انها ديده مي شود و هم اثار سطحي و بازاري. نكته مهمي كه در اين ميان حايز اهميت است نقش خود مترجمان است انها نه تنها ترجمه كرده اند كه كاركزار ادبي اثار خود هم بوده اند. كمتر مترجمي به سفارش ناشر ترجمه كرده است و ترجمه بيشتر از سر شانس و سليقه بوده تا انتخاب و كزينش. البته اين كار براي ان عده از متر جمان بد هم نبوده است مثلا عبدالله كوثري با ترجمه ادبيات امريكاي لاتين به نوعي به سخنكوي اين ادبيات در ايران هم تبديل شده است و يا اقاي حجازي كه نقش نماينده كوييلو را ايفا مي كند.

 

فقدان نظريه اي منسجم در كار مترجمان ادبي

مترجمان ادبي در ايران بيشتر به حفظ لفظ و تعبيرات و يا سبك نويسنده اصلي و فادار بوده اند و تصوري ديكري از نوع ترجمه اي كه مي تواند مناسب جامعه كتابخوان ايران باشد نداشته اند. خزاعي فر در جند شماره از مترجم به بلاي لفظ كرايي در كار متر جمان ادبي اشاره كرده است. البته جدا از انكه در عمل نشان دادن اينكه كدام ترجمه لفظ كرايي خوب است و كدام بد. كار سختي است و من هنوز هم نمي دانم خزاعي فر جكونه مي خوهد ان را در متن نشان دهد ليكن محتواي نظريه اي كه وي مطرح كرده قابل قبول است و اين با نكاهي دقيق به نمونه هايي از ترجمه مترجمان خوب هم اشكار مي شود.

نكته در اينجا است كه نمي دانم به كدام دليل مترجم ادبي ايراني تصور مي كند بايد صد در صد انجه را در متن اصلي وجود دارد را به ترجمه در اورد. اشنا شدن متر جمان ادبي با بر خي از نظريه هاي ترجمه شايد بتواند به تغيير ديد كاه انها كمك كند

مثلا كمان مي كنم عمل به نظريه اسكوبوس كه در ان هدف نهايي از ترجمه و مخاطب ملاك اصلي تر جمه است مي تواند ملاك كار برخي از تر جمه ها قرار كيرد و يا حتي ملاك ترجمه دوباره اي از برخي اثار.


 

یک نمونه ی عملی از تفاوت ترجمه ی ماشینی با ترجمه انسان

متن انگلیسی

This injury occurs as the result of low oxygen levels in the interior of the tuber and is relatively easy to diagnose. The center of affected tubers is black to blue black, in an irregular pattern, and the border of the discolored area is usually very distinct. Darkened areas of the tuber are usually fairly firm, in contrast to those of tubers affected by Pythium leak, which are spongy. Affected tissues do not smell, and shrinking of the tissue may result in the formation of a cavity in the center of the tuber. Blackheart develops when tubers are held in a low–oxygen environment or when gas diffusion through the tubers is slowed because of extremely cold (32° F) or warm (96°–104° F) temperatures. This condition can also develop in the field when soils are flooded or in poorly aerated storages. Because seed–piece size is effectively reduced by the death of affected tissues, plant stand and vigor are likely to be reduced.

ترجمه فرمالیته ی خودم!

این آسیب در نتیجه ی سطوح پایین اکسیژن در بافت درونی رخ دهد و نسبتاً خیلی زود قابل تشخیص است. در یک الگوی غیر منظم، مرکز بافت های تحت تأثیر واقع شده سیاه مایل به آبی تیره است، و حاشیه ی بیرنگ آن قسمت کاملاً مشخص است. نواحی سیاه شده ی میوه ی سیب زمینی معمولاً سفت است، در مقایسه با آنهایی که از طریق تراوش پیتیوم که اسفنجی شکل هستند، آلوده شده اند. برگ های آلوده بو نمی دهند و چروک شدن برگ ها ممکن است ناشی از ایجاد یک حفره در قلب سیب زمینی باشد.

 


 

روش های صوری و پویا در ترجمه

این دو اصطلاح را نایدا (1964) در چارچوب ترجمه انجیل به کار برده است. در روش پویا ترجمه همان تأثیری را در خواننده ایجاد می کند که متن اصلی در مخاطب آن ایجاد کرده است. برای این کار مترجم از واژه های فرهنگی نامأنوس پرهیز می کند، اطلاعات نهفته در متن اصلی را به لفظ در می آورد، حشو را افزایش می دهد و در مجموع زبانی روان و طبیعی برای ترجمه بر می گزیند. برای مثال نایدا عبارت "بره خداوند" را به زبان اسکیمو به عبارت "سگ آبی خداوند" ترجمه کرد، زیرا در فرهنگ اسکیمو بره وجود ندارد. نایدا این روش را در ترجمه انجبل به کار برده است زیرا در ترجمه انجیل هدف فقط ارائه اطلاعات به خواننده نیست بلکه ایجاد واکنش در او نسبت به پیام خداوند نیز می باشد. با این حال این روش در ترجمه دیگر انواع متون نیز کاربرد دارد. شاید بتوان گفت این روش سرآغاز نظریه های جدیدی است که در آنها به خواننده، نوع متن و فرهنگ مخاطب لااقل به اندازه متن اصلی توجه می شود. در روش صوری مترجم هم به صورت عبارت اصلی و هم به محتوای آن توجه می کند و ویژگی های صوری متن اصلی را به زبان مقصد منتقل می کند. مترجم تلاش نمی کند متن را بر اساس اقتضائات زبانی زبان مقصد بنویسد، بلکه بدون هیچ خلاقیتی و تا آنجا که زبان مقصد غیر عادی جلوه نکند ترتیب کلمات نویسنده به طور کلی انشای عبارات و علایم سجاوندی متن و تقطیع پاراگرافها را عیناً در ترجمه حفظ می کند. در این ترجمه جملات اگر چه از نظر دستوری درست هستند اما از نظر سبک انسجام ندارند. این روش اگر چه محدودیت هایی دارد، اما بهترین روش یرای ترجمه بعضی متون به حساب می آید، مخصوصاً متون مذهبی و متونی که مترجم مایل نیست در شیوه بیان نویسنده تغییری بدهد.


 

مطالب دو زبانه فارسي و انگليسي

The family picture is on HIS desk.
Ah, a solid, responsible family man.

آقا:عکس خانواده اش روی میزش است .
اوه ,مرد خانواده دوستی است.

The family picture is on HER desk.
Umm, her family will come before her career.

خانم:عکس خانواده اش روی میزش است.
اوم, خانواده اش براش مهم تر از کارش است.

HIS desk is cluttered.
He's obviously a hard worker and a busy man.

آقا:میزش بهم ریخته است .
او یقیننا مرد کاری و مشغولی است.


چگونه ترجمه کنیم-قسمت چهارم

 راستOn Translation (نوشته هایی درباره زبان و ترجمه) ببینید)

1. Tidal power is the only form of ocean energy currently producing electricity commercially. There are also plans to build turbines on the seabed in places where are strong tidal currents.

 

  ترجمه : نيروي جزر و مدي يكي از گونه‌هاي انرژي اقيانوسي است كه امروزه از آن براي توليد الكتريسيته به صورت تجاري استفاده مي‌شود. همچنين در حال حاضر طراحي و ساخت توربين‌هايي كه امكان نصب آن‌ها در بستر درياها و در محل‌هايي كه جريان‌هاي جزر و مد شديد وجود داشته باشد در دست اقدام است.

  ويرايش: نيروي جزر و مد تنها گونه از انرژي اقيانوسي است كه هم‌اكنون از آن در مقياس تجاري برق توليد مي‌شود. طرح‌هايي نيز وجود دارد كه در جاهايي با جريان‌هاي جزر و مدي شديد(نيرومند)، توربين‌هايي در بستر دريا كار گذاشته شود.

 

چگونه ترجمه کنیم (قسمت سوم )

يك مترجم خوب كه مي‌خواهد ترجمه‌ي خوبي بر جاي بگذارد دست‌كم 

 بايد سه ویژگی داشته باشد:

  الف) آشنا بودن به زبان بيگانه از نظر واژگان و ساختار زبان

  ب) آشنا بودن به زبان فارسي از نظر واژگان و ساختار زبان

  ج) آشنا بودن به موضوعي كه مي‌خواهد ترجمه كند

  اكنون نمونه‌هايي از ترجمه‌هاي نادرست برخي از "مترجم‌ها" را ببينيد تا دست‌كم خود به بيماري آشفته‌نويسي و نادرست‌نويسي آن‌ها كمتر دچار شويد.

3) گاهي نمي‌دانند‌كه اگر مفهوم جمله‌ها را به درستي در نمي‌يابند، بايد از ديگري بپرسند و خود به "تاليف" روي نياورند.

 

  1. Sex cells are made differently from normal cells. The way they divide when they are first made in the body is called meiosis, and it, s at this point that an amazing gene swap goes on so that if, in the future, the sex cell is used to produce a child, the child’s chromosomes will be very slightly different from its parents.

 

  ترجمه: سلول‌هاي جنسي متفاوت از ساير سلول‌هاي عادي هستند و طي نوعي فرآيند تقسيم سلولي به نام ميوز ساخته مي‌شوند. بنابراين، در آينده نوزادي كه از سلول تخم متولد مي‌شود به دليل آن كه داراي 23 كروموزوم از مادر و 23 كروموزوم از پدر است ، در نتيجه از لحاظ ساختار ژنتيكي تقريبا شبيه والدينش است.

  ويرايش: سلول‌هاي جنسي به شيوه‌اي متفاوت از ديگر سلول‌ها ساخته مي‌شوند. فرآيندي كه طي آن چنين سلول‌هايي به وجود مي‌آيند "ميوز" ناميده مي‌شود. در اين فرآيند اندكي جابه‌جايي ژني رخ مي‌دهد و بنابراين اگر آن سلول جنسي در آينده براي توليد يك بچه به كار رود، كروموزوم‌هاي آن بچه اندكي با كروموزوم‌هاي پدر و مادرش تفاوت خواهد داشت.


چگونه ترجمه کنیم (قسمت دوم )

 گاهي نمي‌دانند كه براي ترجمه‌ي نوشته‌هاي علمي بايد به موضوع نوشته آگاهي داشته باشند.

    1. Other life-forces also have DNA ladders made of As, Ts, Cs and Gs, but they don’t have the same genetic codes as those found in humans. After all, their bodies are different to ours, so they need to make at least some body proteins that are different to the ones we need.

    ترجمه: ساير شكل‌هاي حيات در طبيعت مولكول دي‌.‌ان.‌آ خاص خود را دارند. آن‌ها نيز از مجموعه رشته‌هاي نوكلئوتيدي A ، T ، C و G تشكيل شده‌اند اما كاملا متفاوت از حروف رمز ژنتيكي انسان هستند. از آن گذشته ساختمان بدن آن‌ها نيز متفاوت از ساختمان بدن ما است ودر نتيجه نوع پروتئيني كه سلول‌هاي آن‌ها مي‌سازند، كاملا متفاوت از نوع پروتئين‌هايي است كه ما نياز داريم.

  ويرايش: DNA در گونه‌هاي ديگر جانداران نيز از A ، T ، C و G درست شده است، اما آن‌ها همان رمزهاي ژنتيكي انسان را ندارند. روشن است كه بدن آن‌ها با بدن ما تفاوت دارد، بنابراين دست‌كم بخشي از پروتئين‌هايي كه مي‌سازند بايد با پروتئين‌هايي كه ما مي‌سازيم تفاوت داشته باشد.

تاریخ درج خبر:17 مهر ,1394 2:53 ب.ظ

 

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

 
عبارت درون کادر

کلیه حقوق این سایت برای مرکز ترجمه STC محفوظ است