• L’OSPITE È COME IL PESCE DOPO TRE GIORNI PUZZA میهمان مثل ماهی است که بعد از سه روز بو می دهد
 
 

 

مطالعات ترجمه‌ای مقدمه ای بر تاریخچه توسعه ترجمه (سمعی و بصری)

-5- تئوری چندنظامی

در دهه 1970 با کمک دانشکده­‌ای از مدرسه تل آویو- گیدئون توری- ایون زوهر، عقیده پیشنهادی در سال­های قبلا را بحث نموده است و از آنها برای مطالعات بر روی ادبیات مقایسه‌­ای استفاده نموده است که منجر به ایجاد تئوری شناخته شده­ای به نام چندنظامی شده است. همکاری اصلی به تئوری مفهوم تئوری است که به عنوان ساختاری با سطوح مختلف فهمیده شده است که مرتبط با عناصر دارای اثرات متقابل با یکدیگر هستند. از این رو ایون-زوهر (1978) بیان نموده است:

عقیده چندنظامی ادبی برای ما نیازی برای طولانی مدت از ممانعت ایجاد نمی­کند. من در ابتدا این مفهوم را در سال 1970 در تلاش برای غلبه بر مشکلات ناشی از استدلال غلط روش وابسته به زیبای سنتی، پیشنهاد دادم که از هر تمایل به فعالیت­های قضاوت فاقد ارزش ممانعت می­کند (1978: 22).

ایون-زوهر در مقاله خود "تئوری چندنظامی" اظهار داشته است که واژه "چندنظامی" بیشتر از واژگان خالص می­ باشد و بیان نموده است که او بدنبال اثبات مفهوم سیستم همانند پویایی و نامتجانسی برخلاف روش هم زمانی بوده است. او این را به صورت زیر تعریف کرده است

تئوری چندنظامی اساساً یک یک مداومت کارکردگرایی پویا می­باشد. مفهومی باز، سیستمی پویا و نامتجانس است که احتمالاً بیشتر قادر خواهد بود تا ظهور شرایط مناسب برای کشف قدرت تفکر مرتبطه را تشویق نماید (ایون-زوهر، 2005 الف: 35).

سپس این عقیده به عنوان یک سیستم یا نظام پیچیده نامتجانس و پویا متشکل از زیرسیستم­ های بی شمار تفهیم شده است به گونه­ای که تعداد زیادی تمایلات وجود داشته است. و شکل­های ادبی مختلف حاصل از سطح متفاوت در گروه­هایی قرار داده می ­شوند. چندسیستمی یا چندنظامی ادبی وابستگی را با دیگر سیستم­ هایی را دارد که متعلق به ساختارهای ایدئولوژیکی و اجتماعی-اقتصادی هر جامعه هستند. از این رو، در تحلیل ادبی نه تنها ایجاد متن بلکه پذیرش در متن تاریخی و ارتباط آن با دیگر ادبیات مشکل است. بر اساس آنها، فرهنگ به عنوان محور سازمان دهنده زندگی اجتماعی یک سیستم از سیستم­ها می­باشد. گنترلز (1993: 107) ارتباط بین نظم TS و تئوری چندنظامی به ارتباط بین آنچه که در هلند پیشنهاد شده بود و آنچه که در اسرائیل ارائه شده است، نسبت داده است. گنترلز اشاره کرده است که محققین اسرائیلی متضمن هم ارزی ترجمه و کارایی ادبی در ساختار بزرگ (ibidem) بودند. مهم­ترین مفاهیم این مدرسه عبارتند از: انتقال، مداخله و شرعی کردن در برابر عدم شرعی کردن؟. انتقال به معنی درجه بی ثباتی بین سیستم هاست.

این موضوع م ی­تواند مکان مرکزی یا جانبی را اتخاد کند؛ مداخله به انتقال عناصر فرهنگی بین سیستم ­ها ارجاع داده می­­شود؛ در نهایت شرعی کردن در مقابل عدم شرعی کردن وضعیت متن­های اصلی، و آن هایی که قابل پذیرش هستند و غیره نتیجه می­شود.

علاوه بر این، ترجمه یک نوع اولیه دارد که شامل دسته­ ها و سبک­ های جدیدی ایجادشده است و نوع دوم آن در اظهار دوباره سبک­ ها و دسته­ ها دخیل می­باشد. نوع اولیه ویژگی ادبیات جوان با سیستم­ های ادبی ضعیف است و ترجمه جایگاه مهمی دارد، در حالی که نوع دوم ویژگی ادبیات­ های با سنت نیرومند است، در حالی که ترجمه نقش جانبی یا حاشیه ­ای را ایفا می­کند؛ به عبارت دیگر، فرهنگ­ های حفاظت شده است. توری این تئوری را دنبال کرده است و یک تحلیل ترجمه ­ای را پیشنهاد نموده است که در آن ترجمه به عنوان نتیجه انتقال فرهنگی فهمیده می­شود؛ او در ادامه مفهوم هنجارهای بر پایه این عقاید را پیشنهادکرده است. در TS، تئوری چندسیستمی زمینه ­ای را برای بازچرخش فرهنگی را تهیه کرده است و منجر به توسعه DTS شده است.

3-6- مفهوم هنجار

گیدئون توری در ابتدا این مفهوم را در انتهای دهه 1970 با منظور ایجاد فهرستی از قوانین که هنجار نامیده می­شود، معرفی کرده است و او آن را تعریف نموده است

ترجمه ارزش یا عقاید عمومی اشتراک گذاشته توسط هر جامعه به عنوان یک حق، اشتباه، کافی و ناکافی در ساختمان کارایی مناسب و کاربردی نسبت به موقعیت­های خاص، تخصصی شدن از پیش ارائه شده و ممنوع شده محسوب می­شود و به گونه­ ای تحمل و اجازه در بعد رفتاری خاص را می­دهد (توری، 1955: 55).

توری این تئوری را به عنوان پایه­ای برای ترجمه و فرایند تحلیل که در آن ترجمه به عنوان محصول نقل و انتقال فرهنگ محسوب     می­شود، در نظر گرفته است. او بر اهمیت اطلاعات توصیفی به عنوان پایه تئوری، پافشاری کرده است و مفهوم هنجار را پیشنهاد کرده است و به دسته­ های مختلفی تقسیم نموده است. شکل بعدی شرحی را از مفهوم یا هنجار توری را ارائه می­دهد که به وضوح تئوریش را توضیح داده است.

شکل 3: مفهوم هنجار

هنجارهای اولیه به انتخاب پایه مترجم ارجاع داده می­شود: در صورتی که او خود (زن یا مرد) به هنجارهای فرهنگ هدف مطیع باشد. در نتیجه، دو مفهوم ایجاد شده است: اول کفایت یا شایستگی است که در رابطه با هنجارهای فرهنگی متن منبع پافشاری می­کند و دوم قابل پذیرش بودن است که بر مشمولات هنجارهای متن هدف پافشاری می­کند.

هنجارهای اولیه به سیاست ترجمه کردن ارجاع داده می­شود که قبل از فرایند ترجمه انجام شده باشد.

هنجارهای فرایندی یا عملکردی تصمیماتی را تنظیم می­کنند که طی فرایند خود ترجمه ایجاد خواهد شد. این موضوع بیانگر سری از هنجارها الف) ماتریکال می­باشد: که شامل تبصره ­های اضافی و حذف شده­ ها یا پاراگراف­های اضافی و غیره می­باشد؛ و ب) هنجارهای زبانی-متنی که ابزارهای زبانی، واژگان و سبک را انتخاب می­کنند (1995: 56-59).

4- توسعه مطالعات ترجمه ­ای: پنج روش

براساس هورتادو (2001: 559) بدنبال هرمانز، دیدگاه ­هی سیستماتیک و توصیفی ترجمه طی دهه 60 ظهور یافته و طی دهه 70 توسعه یافته و طی دهه 80 افزایش یافته و در نهایت طی دهه 90 استوار، توسعه و اصلاح شده است.

به تازگی، TS یک دیسیپلین به خوبی استوار شده در بسیاری از روش­های مختلف که طی چند دهه اخیر تظاهر یافته اند محسوب شده است. هورتادو (2001: 131) پنج روش مرتبط با TS دسته بندی کرده است: روش زبانی، که نمایندگان اصلی آن وینای، داربلنت و کتفورد و غیره هستند؛ روش متنی، که نمایندگان اصلی آن ریب، نوبرت، هتیم و میسون و غیره هستند؛ روش شناختی، که نمایندگان اصلی آن بل، گات، اسلسکویچ و غیره هستند؛ روش ارتباطی و فرهنگی اجتماعی، که نمایندگان اصلی آن اسنل-هوربی، هرمانز و غیره هستند؛ و روش فلسفه و تدبیر، که نمایندگان اصلی آن سوکل، لدمیرال، ونوتی، رابینسون و غیره هستند.

در جهت ارائه دید واضحتری از این دسته بندی، من یک دیاگرام در زیر را ارائه داده­ام که حاوی خلاصه­ای از پنج روش و نمایندگان اصلی اشاره شده توسط هورتادو می­باشد (2001).

اگرچه هیچ شکی باقی نمی­ماند که مطالعه تفصیلی پنج روش یک منفعت یا سود بیشمار را دارد، این موضوع مقاله مختلف کلی را نشان می­دهد. از این رو، من تصمیم دارم تا تنها بر روش ارتباطی و فرهنگی اجتماعی و به طور ویژه­ای بر skopostheorie به علت ارتباط نزدیکی که آن با ترجمه سمعی-بصری، تمرکز کنم.

شکل 4- تئوری­های مدرن: پنج روش.

5- روش ارتباطی و اجتماعی-فرهنگی: Skopostheorie

روش ارتباطی و اجتماعی-فرهنگی متعلق به مطالعات توصیفی است که نمایندگان اصلی آن مری اسنل-هوربی، تئو هرمانز، ایتامار زوهر، گیدئون توری، جمیز هولمز، خوزه لمبرت، آندره لفوره و سوزان بزنت هستند. در زمان مشابه، این روش به چهار زیر دسته یا جنبه تقسیم می­شود: آنهایی که بر جنبه­های اجتماعی فرهنگی تمرکز دارند، آنهایی که بر جنبه­های ارتباطی تمرکز دارند؛ مطالعات ترجمه­ای و پس از مستعمرگی و مطالعات ترجمه­ای و وابسته به جنس.

محققینی که روش ارتباطی و اجتماعی- فرهنگی را دنبال می­کنند مطالعه خود را بر عناصر فرهنگی یا جنبه­های متنی در جهت انجام این تحلیل تمرکز می­دهند. اینها می­توانند در دو گروه جدا گردند: آنهایی که از دید ارتباطی به مسئله می­پردازند، بر جنبه­ های فرا متنی تمرکز دارند؛ و آنهایی که با ترجمه از دید فرهنگی– اجتماعی شامل مترجمان کتاب مقدس سروکار دارند؛ مدرسه تکثیر؛ تئوری چندنظامی؛ تئوری اسکوپوس؛ مطالعات پس مستعمرگی؛ مطالعات وابسته به جنس و زن و آنهایی که مطالعاتی بر جنبه ­های فرهنگی دارند، تمرکز دارند.

در کنار جنبه­ های ارتباطی، برخی از محققین هستند که با موضوع هم ارزی از دید ارتباطی مانند هوز (1986)سروکار دارند و کسانی که بر عقیده هم ارزی در ترجمه پافشاری می­ کنند و ادعا می­ کنند که مترجم به طور ضروری با موضوعات فرهنگی زبان هدف آشنایی دارد.

به تازگی مفهوم هم ارزی نایدا (1959)، skopostheory، توسط کارکردگرای آلمانی که عقیده ­ای را از اسکوپوس حاصل نموده است، توسعه یافته است و واژه هدف (Aim یا Purpose) توسط ماندی توصیف شده است (2008: 79) اولین بار توسط هانز جی ورمییر در سال 1978 در پیشنهاد شده است. این تئوری در Grundlegung einer allgemeinen Translationstheorie اچ جی ورمییر و ماتارینا ریب توضیح داده شده است (1984). در کلمات ورمییر، تئوری این گونه تعریف می­شود:

هر متنی که باید ترجمه شود باید هوشیارانه و ثابت قدم مطابق با برخی مبانی مرتبط با متن هدف ترجمه شود (...). تئوری اسکوپوس  به طور انحصاری بیان داشته است که مترجم باید آگاه باشد که برخی اهداف وجود دارند و هر هدفی تنها آن چیز مورد نظر در میان بسیاری از اهداف نمی­باشد (ورمییر، 1989-2004: 234).

اسکوپوس یک هدف هر ترجمه می­ باشدکه نباید ضرورتاً با هدف متن منطبق شود. تئوری اسکوپوس بر هدف ترجمه و عناصر کافی مانند روش ­های ترجمه کردن و استراتژی­ های مورد نیاز تمرکز می­کند که از خروجی کامل اطمینان حاصل خواهد کرد. این خروجی TT است که ورمییر به آن translatum گفته است (ورمییر، 1989-2004: 229).

 براساس بیانات کریستین (1997: 12) تئوری اسکوپوس به عنوان شالوده تئوری عمومی ترجمه توسعه یافته است که قادر به یکی کردن تئوری­های مختلط با زبان­ ها و فرهنگ­های خاص است. هر ترجمه یک هدف دارد که مشابه با ترجمه کوکا-کولا که به عنوان سروی در کلیسا می­باشد، نیست.

محقق آلمانی (1997: 1) کارکردگرایی را به صورت زیر توصیف نموده استت: کارکردگرایی به معنی تمرکز بر فعالیت یا کارکرد متن­ ها و ترجمه­ ها می­باشد. او بر این حقیقت که تئوری اسکوپوس یک فرض بوده است که مهم ترین نقش را در میان روش­های کارکردگرایی ایفا می­کند، اذعان داشته است و به شدت در توسعه این روش کمک کرده است (1997: 1).

تئوری­ های کارا اولین بار برای شناسایی تغییرات بعدی در زمینه مطالعات ترجمه­ ای بودند. یکی از این تغییرات تغییر متن منبع به متن هدف و ملاحظه فرهنگ به عنوان عوامل زبانی است. نمایندگان اصلی آنها، کاتارینا ریب، هانز جی ورمییر، مری اسنل-هوربی و کریستین نورد و جاستا هولز – مانتاری هستند و آنها بر این موضوع ابراز کرده ­اند که مترجم باید روش ترجمه مناسبی را بر اساس نیازهای شنیداری و طبیعت متن انتخاب کند.

گنتزر بدنبال مبانی کارکردگرایی، ادعا کرد که با روش دیکوتومی (وفاداری در برابر محور آزادی) (2001: 71)، پایان یافته است زیرا هر دو بسته به هدف متن با هم ادغام می­شوند. تنها شرایط برای ایجاد این فرایند این است که ترجمه همانند آنچیزی که نایدا در هم ارزی پویای خود بیان داشته است، منسجم و سلیس است (گنتزلر، 2001: 71). براساس بیانات هوز(1986: 179)،  وظیفه مترجم شامل خواندن متن و نوشتن متن جدید است: مترجم وظیفه رمزگشایی (خواندن) و رمزگذاری (نوشتن) را بر عهده دارد که وظیفه مذاکره/پیش دستی در یک فرد گرداوری شده است. این بخشی از عملیات مقدماتی پیش از ترجمه متن است، مترجم باید از ماهیت اجتماعی فرهنگی و فرهنگی آگاهی داشته باشد: بخش مهم این نوع از عملیات مقدماتی ترجمه مقایسه صریح هنجاریهای اجتماعی فرهنگی است (1986: 185).

بگذارید این موضوع را بصورت دیاگرامی که فرایند ترجمه را نشان داده و تئوری به عنوان مرجع می­باشد و نه تنها ترجمه کلمه به کلمه محسوب می­شود بلکه فرهنگ دو زبان­ها را شامل می­شود نشان دهم:

شکل 5: فرایند ترجمه کردن

این موضوع ثابت شده است که هر متن نمی­تواند به صورت تحت الفظی ترجمه شود: عوامل دیگری وجود دارد که باید لحاظ شود. هنگامی که translatum، از نقطه نظر فرهنگی، اصلی متفاوت باشد، فاصله فرهنگی رخ می­دهد (نورد، 1997: 97).

ریب و ورمییر مفهوم آتی را معرفی کردند: ثبات بین متنی – ارتباط با متن هدف؛ ثبات درون متنی – حضور هر گونه ارتباط بین متن اصلی و متن هدف؛ و حق الزحمه آن و تفاوت بین هم ارزی و شایستگی. آنها ملاحظه کردند که ما نمی­توانیم صحبتی از هم ارزی بجای شایستگی داشته باشیم که شامل انتخاب درست نشانه­ ها برای هدف صرف ترجمه است. هم ارزی ورای متن است و باید شامل فرهنگ کلمات به عنوان هم ارزی فرهنگی باشد. آنها بر کارایی متن منبع و احتمال تغییر در متن ترجمه شده یا هدف تاکید کردند. از این رو، هنگامی که کارایی خودش را دارد مانند هنگامی که هدف متن منبع و متن هدفی که حاصل نمی­شود، ما نمی­توانیم صحبتی از هم ارزی بجای شایستگی داشته باشیم:

نورد نشان داده که کاتارینا ریب می­دانسته است که زندگی واقعی موقعیتی را نشان می­دهد که هم ارزی نامحتمل است (نورد، 1997: 9). او از شایستگی و نه هم ارزی و در  تئوری اسکوپوس دفاع کرده است، هم ارزی به معنای شایستگی به اسکوپوس است (تکرار می­شود 36). ورمییر مطالعه خود را براساس تئوری موجود بنا نهاده است. از این رو آنهایی که در تئوری اسکوپوس مناسبند، عمل ترجمه کردن به معنای مقایسه فرهنگهاست (تکرار می­شود 34).

 

تئوری اسکوپوس یک تئوری عمومی قابل کاربرد برای تمامی زمینه­ ها شامل متن­های سمعی بصری است. در برخی اوقات، یک فرد ممکن است قادر به ترجمه کلمه به کلمه باشد و در بقیه موارد شایستگی یا کلمات درایدن، تفسیر در صورت نیاز دنبال می­شود. این تئوری این است که می­تواند برای ترجمه هر متنی از انجایی که نه تنها جنبه زبانی بلکه جنبه فرهنگی نیز باید لحاظ شود، قابل کاربرد باشد.

مرکز ترجمه STC

تاریخ درج خبر:29 خرداد ,1395 11:54 ق.ظ

 

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

 
عبارت درون کادر

کلیه حقوق این سایت برای مرکز ترجمه STC محفوظ است