• L’OSPITE È COME IL PESCE DOPO TRE GIORNI PUZZA میهمان مثل ماهی است که بعد از سه روز بو می دهد
 
 

 

این متن در نسخه ی اصلی انگلیسی خود شامل نمودار و تصاویر است که در فایل ترجمه شده نیز ضمیمه شده است در صورتی که متن انگلیسی به همراه متن فارسی کامل را می خواهید با ما مکاتبه کنید:

6- ترجمه سمعی بصری

6-1- تعریف واژه

بسیاری از واژه ­ها در راستای برنامه ترجمه تلویزیونی یا فیلم به کار گرفته شده ­اند. واژه transadaptationor یا Film dubbing برای ایستوان هودر در سال 1976 استفاده شده است؛ ترجمه فیلم واژه­ای است که توسط مری اسنل-هوربی در سال 1988 استفاده شده است؛ یان میسون از واژه ترجمه غربالی در سال 1989 استفاده کرده است؛ traducción cinematográfica واژه­ای است که توسط آمپارو هورتادو در سال 1994 استفاده شده است و جورگ ئیاز سیناس در سال 2001 از واژه traducción audiovisual استفاده کرده است. واژه traducción audiovisual و ترجمه چندرسانه­ ای برای اولین بار توسط گامبیر در سال 2003 پیشنهاد شده است و همچنین به واژه transadaptation  اشاره کرده است که اتین اکانل دوباره در سال 2007 استفاده کرده است. در پایان، با پیشرفت زمان، تمایلات آشکاری به سمت استفاده از واژه مربوطه ایجاد شده است: "ترجمه سمعی – بصری"

ترجمه سمعی بصری سپس شرط و کیفیت ترجمه بوده است که در دهه 1930 حاصل شده است و می­تواند به عنوان روش تکنیکی تعریف شده باشد که انتقال زبانی متن سمعی بصری محتمل را حاصل کرده است. هنگامی که در رابطه با ترجمه سمعی بصری صحبت می­شود، یکی از مواردی که باید در جهت انتقال زبانی از زبان سمعی بصری به دیگری انجام شود استفاده از دستورالعمل تکنیکی است (چوئوم، 2004: 31). مفهوم جوئوم ترجمه سمعی  بصری به صورت زیر فهمیده می­شود:

 

منشا مشکلات متن سمعی بصری با ایجاد سینما در انتهای قرن 19 ام آغاز شده است. طی فیلم صامت، intertiltes باید ترجمه شده و یا تفسیر شود و کمی بعد با آغاز فیلم­های صدادار، زیر نویس و (بعداً) دوبله به طور کامل وجودشان ضرورت داشت.

همانند آنچه که چوئوم (2004) تاکید کرده است، سینما یا متن­های سمعی بصری به علت کمبودهای زبانی آنها و محدودیت در فضا و زمان درک پایینی ایجاد می­شود که بدفهمی را در مقایسه با کار ادبیاتی اشتباهاً ایجاد می­کند. چوئوم نیز در رابطه با چگونگی ترجمه سمعی بصری که به عنوان دیسیپیلین و چگونگی انتقاد در هنگام تحلیل فیلم، صحبت کرده است و جنبه­ های دارای با اهمیت تر از فعالیت انجام شده توسط مترجم را بررسی کرده استو غقیده او نیز توسط دیاز سینتاس بهبود یافته است:

پیلار اوررو (2009) بیان داشته است، تحقیق بر ترجمه سمعی بصری در سال 1932 آغاز شده است اما به عنوان بخشی از نظم TS در حوالی دهه 1980 شروع به مطالعه شده است. ترجمه سمعی بصری بخشی از نظم TS تا آن زمان را به صورت مناسبی محسوب نکرده بود. اگرچه روش­های جدیدی به عنوان نتیجه مشتاقانه در متن­های فیلمبرداری در سال­های اخیر ایجاد شده است و نیاز به ترجمه (زیرنویس و یا دوبله) این متن­ها دارد. براساس گامبیر (2003)، کنفرانس­های ارتباط سمعی بصری در سال 1995 اهمیت یافته است و احتمالاً به علت جشن یکصدمین سال سینما بوده است و همچنین به علت بهبود در فناوری جدید بوده است: ما امروزه توسط پرده سینما احاطه شده ­ایم.

6-2- روش­های جدیدی در ترجمه سمعی بصری

همانند آنچه که در قبل اشاره شد، تئوری چندنظامی (به بخش 3-5 مراجعه شود) در دهه 1970 شروع شده است و مطالعات ادبیاتی به عنوان رفرنسی جای خود را باز کرده است.  علاوه بر این، هنگامی که محققان شروع به کشف زمینه ترجمه سمعی بصری به عنوان موضوع بسیار مهم کردند همانند آنچه که توسط گامبیر (2003) بیان شد، این برای متن­های سمعی بصری طی دهه 1990 استفاده شد. از پیشگامان در کاربری تئوری چندنظامی در متن­های سمعی بصری پاتریک کاتریس در سال 1992بوده است، که تئوری­های چندنظامی کاربرد شده در ترجمه با متن­های سمعی بصری معرفی شده – متن­های فیلمبرداری- به عنوان رفرنس پیشنهاد نموده است. بر این اساس، او به طور کاملاً صحیحی بر استفاده از تکنیک­های ترجمه به عنوان التی برای تحلیل و توصیف فرایندهای سازگاری فیلمبرداری مطالعات ترجمه ­ای و مطالعات سازگاری فیلم با انتقال منبع به متن­های هدف تحت شرایط هم ارزی یا تغییرناپذیر، پیشنهاد نموده است (کاتریاس 1992: 54). از این رو، مشخص شده است که تئوری چندنظامی می­تواند نه تنها در ادبیات و ترجمه بلکه در سینما نیز به کار برده شود.

من می­خواهم تا تمایلات نسبتاً جدید در میان گروه­ محققان ترجمه که اعتقاد دارند که هیچ زمینه ­ای برای کاهش مفهوم ترجمه در ارتباطات درون زبانی تنها وجود ندارد، و همچنین کسانی که ترجمه به عنوان یک ظاهر از مکتب علائم رمزی طبیعت عمومی پذیرفته شده باشد، به هم بپیوندد.

 در بخش آتی، من باید بین ترجمه سمعی بصری به عنوان فرایند ترجمه سمعی بصری به عنوان محصول بدنبال خط تحقیق چوئوم تمایزی قائل شوم.

6-3- ترجمه سمعی بصری به عنوان فرایند

هنگامی که چوئوم به ترجمه سمعی بصری به عنوان فرایند ارجاع داده می­شود، او به تحلیل قبلی متن سمعی بصری و «fases que conlleva la translación de un texto audiovisual a otro, las estrategias empleadas, la configuración textual de cada una de ellas, con especial énfasis en el texto origen» ارجاع داده می­شود (2004: 116). براساس بیانات محقق، سهم تئوریکی بر ترجمه سمعی بصری زمینه ­های بعدی را پوشش می­ دهد: مطالعات تئوریکی بر مکان محتمل متن سمعی بصری؛ مطالعات ارتباطی؛ و مطالعات توصیفی.

6-3-1- مطالعات تئوریکی

در این بخش، من به سهم اصلی که بر متن­های سمععی بصری از دید ترجمه­ ای سخنان چوئوم ارائه شده، می­پردازم.

ریب دسته بندی متن­ها براساس کارکرد سخنرانی، بعد سخنرانی و نوع متن را پیشنهاد کرد.

و اگرچه در روش اساسی او، او متن­های سمعی بصری را شامل نمی­دانست، او چهل دسته را معرفی نموده است که او آن را Audio-mediale Texte در متن­های سممعی بصری مشمول نامیده است (ریب، 197؛ چوئوم، 2004: 118).

دیگر محققین مانند بازنت (1980-1991) و اسنل-هورنی (1988) متن سمعی بصری را به عنوان متن ادبی به علت دسته­ای از هنر     فیلم­ ها، سروکار داشتند. بازنت در رابطه با دسته­ای که ترجمه و شعر نامیده می­ شد که در ترجمه سمعی بصری تداخل یافته بود، صحبت کرده است

مطالعات ممکن است عمومی یا نوعی خاص شامل تحقیق مشکلات خاص ترجمه شعر، متن­ های تئاتر و مشکل  ترجمهه برای سینما، دوبله یا زیرنویس باشد (بازنت، 1980-1991: 7-8).

هر دو فرد بازنت و اسنل-هوربی این نوع از ترجمه را در دسته ترجمه ادبی قرار داده است. بازنت اسامی بیشتری را استفاده کرده است و آن را ترجمه برای سینما نامیده است (1980-1991: 7-8) و اسنل – هوربی که این کیفیت را درون ترجمه ادبی در زمان مشابه قرار داده است و آن را به عنوان ترجمه فیلم/ مرحله (Stage) نامیده است (1988: 32). از این رو او دو دسته، تئاتر، سینما، را درک نموده است، و به عنوان یک دسته تحلیل کرده است. چوئوم (2004) با این تئوری موافق نبود، زیرا او ملاحظه کرد که متن ­های سمعی بصری نمی­تواند در دسته ترجمه ادبی همانند آنچه که در دیگر جنبه­های و نه تنها موردهای زبانی وارد شود. او همچنین تئوری­های برانو هاکل کسی که متن­های سمعی بصری را در دسته ترجمه ادبی قرار نداده است را دنبال نموده است و دیگر عوامل را علاوه بر خود متن محسوب نموده است:

متنی از دید سمیوتیک فهمیده می­شود که او به عنوان پیامی در زبان مربوطه (نظام نشانه­ها، کد) با الفبای خودش (کلمات) و گرامر آن (ترکیب، قوانینی برای نشانه­های ارتباطی) بیان داشته است (هاکل، 1986: 152؛ چوئوم، 2004).

6-3-2- مطالعات ارتباطی

روزا آگوست متن سمعی بصری را ادعا کرده است

se caracteriza, desde un punto de vista pragmático, por el tipo de participantes en el acto comunicativo, por las situaciones de comunicación y por la intención comunicativa; desde una perspectiva de la situación comunicativa, por la variedades de uso y de usuario; y desde un punto de vista semiótico, por el género (1999: 24).

آگوست (1999: 8) چهار کد در هنگام ارججاع دهی به ترجمه سمعی بصری تشخیص داده است: کد نوشتاری – نمایشنامه – ؛کد شفاهی – کارایی بازیگر - ؛ و موسیقیایی و دیداری – عکس-.

و او ترجمه سمعی بصری را براساس انواع دسته بندی کرده است: دراماتیک – فیلم، تماشاخانه، انیمیشن، برنامه کمدی و غیره؛ آموزنده- مستند، برنامه ­های آموزنده، نمایش­ های واقعی، مصاحبه، پیش بینی آب و هوا، و غیره؛ پیام بازرگانی – پیا م­های بازرگانی، خرید تلویزیونی و غیره، سرگرمی – مسابقات تلویزیونی، برنامه های کمدی، طالع نماها و غیره (1999: 29-31).

اگوست این حقیقت را بیان داشته است که همزمانی بین صداها و عکس­ها مهمترین موضوع است که باید رعایت شود. اگرچه ام یوگنیا دل اگویلا و اما رودرو (2005) با این بیانات موافق نبود و بر این حقیقت پافشاری کرده است که مهمترین چیز در زیرنویس و دوبله کردن سرعت کلمات و سرعت عکس ­هاست.

6-3-3- مطالعات توصیفی

هنگامی که با  مطالعات توصیفی بر ترجمه سمعی بصری سروکار داریم، اشاره به ایستوان فودور (1976) و خان ایوارسون (1992، 1998) مهم است. فودور (1976) پیشگامی در توصیف انواع مختلف همزمانی و در توسعه که آواشناسی دیداری نامیده می­شود، بوده است. آوا شناسی دیداری با مشکلات تنظیم حرکات دهان بازیگران در پرده با ظاهر واقعی که ترجمه نیاز به تنظیم در جهت اختلاف و کاهش واقعیت دارد، سروکار دارد. مطالعه ایوارسون (1992) مرتبط با موضوعات تکنیکی با ترجمه مانند ویرایش زیرنویس، مشکلات همزمانی بین زیرنویس و عکس یا صدا بوده است.

6-3-4- ترجمه سمعی بصری به عنوان محصول

چوئوم (2004: 140-142) نظامی از دسته بندی را برای فهم ترجمه در زمینه مطالعات سمعی بصری، ایجاد کرده است. گروه اولی که شامل آن مطالعاتی است که ترجمه را به عنوان فرایند ترجمه ­ای متنی از یک زمینه به زمینه دیگر بدون ترجمه الزامی به Tl متفاوت از SL، محسوب کرده است. برای مثال، ادبیات به سینما، کمدی به سینما، تئاتر به سینما و غیره. در اینجا، چوئوم دسته بندی ژاکوبسون را پذیرفته است که او  بین ترجمه درون سیمیوتیک، درون و بین زبانی تمایز قائل شده است. در این بخش، او به دسته بندی اول ژاکوبسون در جایی که هیچ تغییری زبانی بلکه تغییری در مورد دیگر حاصل می­شود، ارجاع داده است.

گروه دوم شامل مطالعاتی است که بر اثر فرهنگی ترجمه متن­ های سمعی بصری، پذیرش متن ترجمه شده، و تنظیم ضروی آن متن­ هایی که شکل الهامی دارند، تمرکز دارند. آن مطالعات بر هنجارهای ترجمه ­ای مرتبط با متن­ های سمعی بصری تمرکز دارند. نکته جالب توجه اشاره به موافقت زابالبیسکوا (1996) به دسته بندی ژاکوبسون ترجمه، است زیرا او دو شکل ناکامل (درون و بین زبانی) ترجمه برای تمرکز تنها بر جنبه زبانی یا شفاهی را به حساب آورده است در حالی که ترجمه درون سمیوتیک باید رضایتبخش تر باشد.

7- نتیجه گیری

در کل، ترجمه یا ترجمه کردن یک دیکوتومی ثابت بین وفاداری به متن اصلی و وفاداری به متن هدف است که نه تنها برای فرهنگ مربوطه کاربرد دارد بلکه بر قوانین و جامعه زبان هدف نیز کاربرد دارد. این همان چیزی است که ترجمه کردن یک متن سمعی بصری وظیفه دشواری است که هیچ پاسخ­های صحیحی یا نادرستی ندارد اما عقاید یا روش­های مختلفی وجود دارد. یکی از دشواری­های هنگامی است که ترجمه به فرهنگی معرفی می­شود زیرا هنگامی که سازگاری ضروری می­باشد و مترجم با وضعیت نامناسبی و شنیداری روبرو است، این وظیفه به راحتی به دست نمی­آید.

به طور خلاصه، فرهنگ­ های زیادی وجود دارد که مترجم باید توجه ای در جهت انتقال زبانی به آن داشته باشد: تمرین در زبان­ها، ادبیات، تاریخ و فرهنگ. علاوه بر این، موردی که نباید فراموش شود، رساندن معنای اصلی متن به زبان دیگر بدون پیش داوری است که ممکن است متن را که ما ترجمه می­کنیم، تغییر دهد. در نهایت شغل مترجم شامل ارتباط دهی است حتی در مواردی که ترجمه متعلق به دو نظام مختلف فرهنگی و زبانی باشد، همیشه مرتبط با این حقیقت است که ترادف معنایی در زبان و زبان مربوطه وجود نداشته به گونه ­ای که ژیانبین بیان داشته است که مترجم به طور آشکاری باید آخرین سخن را داشته به گونه­ ای تنها مردم شاهد فعالیت خلاقانه ­ای از ترجمه کردن او باشند (2008: 25).

مرکز ترجمه STC

تاریخ درج خبر:29 خرداد ,1395 11:46 ق.ظ

 

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

 
عبارت درون کادر

کلیه حقوق این سایت برای مرکز ترجمه STC محفوظ است