|
- L’OSPITE È COME IL PESCE DOPO TRE GIORNI PUZZA میهمان مثل ماهی است که بعد از سه روز بو می دهد
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مشکلات مربوط به ماهيت زبان
مسئله تفاوت بين زبانها برای اولين بار از سوی يک فرد مردم شناس بنام مالينفسکی (Malinovsky) مطرح شده . او که به مطالعه فرهنگ و زبان يک قبيله بومی در جزيره تروبرياند Trobereyand مشغول بود متوجه شد که آنها برای برخی مفاهيم ، از جمله حرکت قايق در آب ، واژههای زيادی دارند که برای آنها معادلی در زبان انگليسی نمی توان يافت و چنين استدلال کرد که برخی از مفاهيم قابل ترجمه از زباني به زبان ديگر نيستند .اين بحث را دو فرد زبانشناس به نامهای ادوارد ساپير (Edward Sapir) و بنيامين لی ورف ( Benjamin Lee Whorf ) بسط و گسترش دادند و بعداً تحت عنوان نظريه نسبيت زبانی و يا نظريه " ساپير-ورف" ( Sapir – Whorf hypothesis) مطرح شد . اين نظريه معتقد است که تفاوت بين زبانهای دنيا بسيار زياد است . روح اين نظريه را می توان به صورت زير خلاصه کرد :
«هر زبانی بر حسب علايق گويشوران خود ، محيط زندگی و فرهنگ آنها ، برش خاصی از واقعيت های جهان خارج را انتخاب و نامگذاری می نمايد که اين انتخاب ها با انتخاب های ساير زبانها يکسان نبوده و از طرف ديگر بر واقعيت های جهان خارج عيناً منطبق نيستند ».
به بيان ساده تر ، اين فرضيه ميخواهد بر اين مسئله تأ کيد کند که زبانهای دنيا به شيوه های متفاوت مفاهيم و مصاديق جهان خارج را نامگذاری می کنند و از اين رو اختلافات ذاتی موجود بين زبانها کار ترجمه را بسيار مشکل و ناموفق می سازد . برای نمونه به واژه های مربوط به روابط خويشاوندی ( kinship terms) در فارسی و انگليسی دقت کنيد . با وجود اينکه ، روابط و نسبت های فاميلی در دو جامعه انگليسی زبان و فارسی زبان يکسان هستند اما تقسيم بنديها و نامگذاريهای اين دو زبان با هم تفاوت آشکار دارند. در فارسی برای " برادر پدر" از لفظ " عمو " و برای " برادر مادر " از لفظ " دايی " استفاده می شود . اين در حالی است که در زبان انگليسی برای هر دو مصداق / مفهوم از لفظ واحد يعنی " uncle" استفاده می شود. همين مسئله را در مورد " خواهر پدر = عمه " و " خواهر مادر = خاله " نيز داريم .
فارسی انگليسی
عمه __________ aunt
خاله __________ aunt
دايی ___________ uncle
عمو ___________ uncle
حال اگر فرزندان دايی ، عمو ، عمه ، و خاله را در نظر بگيريم موضوع پيچيده تر می شود . در فارسی کلماتی مثل پسر عمو ،پسر دايی، دختر دايی، پسر عمه ، دختر عمه ، پسر خاله ،و دختر خاله داريم در حاليکه همه آنها در انگلسيي معادل واژه cousin هستند . با اين احوال فرض کنيد بخواهيد جمله های زير را از فارسی به انگليسی يا بر عکس ترجمه کنيد :
پسر خاله ام را ديروز در خيابان ديدم .
دختر عمويم رشته حسابداری می خواند .
My aunt bought me a nice present.
He married one of his cousins.
به عنوان نمونه ای ديگر به واژه " پوست " در فارسی دقت کنيد . اين واژه برای پوشش خارجی بدن انسان ، حيوانات و اشياء به کار می رود . در مقابل در زبان انگليسی تقسيم بندی و نامگذاری دقيق تری برای آن وجود دارد .
Skin (انسان و برخی حیوانات)
Shell (تخم مرغ و میوه های مغزدار مثل گردو و فندوق)
Bark (درختان)
Peel (میوه جات)
Ring (مرکبات)
Hide (تمساح-بز-گوسفند-گاو)
Husk(لایه خارجی بذرها و هسته ها )
مرکز ترجمه STC
|
|
تاریخ درج خبر:20 خرداد ,1395 10:22 ق.ظ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|