• L’OSPITE È COME IL PESCE DOPO TRE GIORNI PUZZA میهمان مثل ماهی است که بعد از سه روز بو می دهد
 
 

 
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کاو شراب فرقت روزی چشیده باشد / داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم / تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت / گریان چو در قیامت چشم گناه کاران
ای صبح شب نشینان، جانم به طاقت آمد / از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت / اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت، شرح این قدر کفایت / باقی نمی توان گفت حتی به غم گساران
 
 
Like showers in springtime, let my tears flow / even rocks bitterly cry when lovers depart and go
Who has drunk the poison of separation, knows / for those who hope against all hope, the same goes
Tell the caravan leader the tale of the deluge in my eyes / that he might not take the camels out under such skies
My eyes burn with the searing tears of desire / like sinners burning in inferno’s fire
O long-awaited morning of night souls, I’m drained / as are fasting believers whom the long day has pained
I seem to have said much about your love’s tale / compared to the unsaid, though, those said will pale
Sa’di! Your heart’s gift of love was given you by Time / to stop it living is a height only Time will climb
How much more shall I say?, what I already have, will do / the rest may not be told, even to those who ever with love rue
 
ترجمه,مرکز ترجمه,ترجمه متون,ترجمه مقالات,ترجمه ISI,ترجمه کتاب,ترجمه کاتالوگ
تاریخ درج خبر:7 ارديبهشت ,1396 10:21 ق.ظ

 

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

 
عبارت درون کادر

کلیه حقوق این سایت برای مرکز ترجمه STC محفوظ است